سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
یادگار انقلاب
انقلاب اسلامی
لینک دوستان
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :7
بازدید دیروز :19
کل بازدید :125987
تعداد کل یاد داشت ها : 134
آخرین بازدید : 103/9/14    ساعت : 12:21 ع
درباره
استاد ربیع صادقی[0]

کارشناس ارشدعلوم قرآن و حدیث تدبیر,عدالت,آزادی را سرلوحه خویش قرار داده ام با خدای متعال عهد بسته ام در راه خدمت به ملت ایران اسلامی شهیدوار جان خویش را در طبق اخلاص بگزارم و بگویم خدایا تو شاهد باش.
ویرایش
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
امکانات دیگر
استاد ربیع صادقی

خاطره ای از علامه درباره ملاصدرا
علامه حسن زاه آملی می فرمایند:
روزى مرحوم علامه طباطبایى را در خیابان زیارت کردم و در معیت ایشان، تا درب منزلشان رفتم. به درب منزل که رسیدیم ایشان تعارف کردند. عرض کردم: مرخص مى شوم. ایشان، در پله بالا ایستاده بودند و پایین بودم، رو به من کردند و گفتند:حکماى الهى این همه فحش ها را شنیدند سنگ حوادث را خوردند، قلم ها به دشنام و بدگویى آنها پرداختند، این همه فقر و فلاکت و بیچارگى را از تبلیغات سوء کشیدند.گاهى به کهک به سر مى بردند و گاهى ... با این همه حقایق را در کتاب هایشان نوشتند وگفتند: آقایانى که به ما بد گفتید و فحش دادید و زندگى را در کام ما تلخ کردید و مردم را علیه ما شورانیدید، حرف این است و حق این است که نوشته ایم و براى شما گذاشته ایم، حال هر چه مى خواهید بگویید.آنها حرف حقشان را نوشتند و برای نفوس مستعد به یادگار گذاشتند، تمام تلاش این است که منطق وحى را بفهمیم. خداوند ملاصدرا را رحمت کند! مفسر است، محدث است، فقیه است، مرد سیر و سلوکى است که هفت مرتبه پیاده به زیارت بیت الله الحرام، مشرف مى شود و بار هفتم در بصره نداى حق را لبیک گفته است.ایشان در در شرح اصول کافى حدیث امام سجاد(ع) را نقل مى کند که:چون خداوند سبحان، مى دانست در آخر الزمان مردمى عمیقى پیدا مى شوند در توحید و در اصول عقائد اوایل سوره حدید و سوره اخلاص را فرستاد. مرحوم آخوند مى گوید: به این حدیث که رسیدم گریه ام گرفت. این گریه شوق است و گریه عشق، چون خودش مى بیند که این حدیث، براى امثال اوست.منبع:#گفت_و_گو، #ص 115




      

?? تنزل رو به تزاید جایگاه علمی ایران!
? یکی از شاخص‌هایی که در تعیین جایگاه علمی کشورها از اهمیت زیادی برخوردار است، میزان همکاری علمی آن کشور با دیگر کشورهاست. بررسی جایگاه ایران در برخی شاخص‌های جهانی در سال 2022 نشان می‌دهد که نسبت همکاری‌های علمی جهانی ایران کاهش یافته و کاهش تعداد مقالات داغ ایران سبب شده رتبه ایران در این شاخص چهار پله سقوط کند.
? بر اساس داده‌های نمایه‌نامه وب آو ساینس(WOS) در سال2022 میلادی 26 هزار و 542 اثر در ایران، با همکاری کشورهای دیگر منتشر شده‌اند و بر همین اساس می‌توان گفت که نسبت همکاری‌های علمی جهانی ایران 37.17% است و بیشترین همکاری علمی که حدود5500 اثر(7.64%) است را با همکاری آمریکا منتشر کرده است. بر این اساس ایران از نظر میزان همکاری‌های علمی بین‌المللی، رتبه 25 را در بین کشورهای منطقه دارد. مقایسه روند همکاری‌های علمی جهانی ایران نشان می‌دهد که با وجود افزایش تعداد آثار منتشر شده ایران با همکاری‌های علمی در سال 2022، نسبت این آثار کاهش داشته و از حدود 39% در سال 2021 به حدود 37% رسیده است.
? در بین مقاله‌هایی که در یک‌سال منتشر می‌شوند، تعداد کمی از آن‌ها بعد از انتشار، توسط پژوهشگران دیگر مورد استناد قرار می‌گیرند. این مقاله‌ها در حوزه تخصصی خود به عنوان مقاله‌های کلیدی به شمار می‌آیند و به عنوان «مقاله‌های داغ» شناخته می‌شوند. مقاله‌های داغ، مقاله‌هایی هستند که در دو سال گذشته، طی 2 ماه بیشترین استناد را دریافت کرده‌اند.بر اساس داده‌های نمایه‌نامه وب آو ساینس؛‌ تعداد مقاله‌های داغ ایران در سال 2022 میلادی، 127 مقاله بوده‌ و از نظر تعداد مقاله داغ، جایگاه 28 را در بین کشورهای جهان دارد.? مقایسه روند تعداد مقالات داغ ایران در سال 2022 نسبت به سال‌های پیشین نشان می‌دهد که روند رو به رشد تعداد مقاله‌های داغ ایران در سال‌های اخیر، با کاهش بی‌سابقه مواجه شده است.با وجود اینکه در سال 2021 ایران از نظر تعداد مقاله‌های داغ در جایگاه اول منطقه قرار داشت، در سال 2022 میلادی به رتبه پنجم منطقه سقوط کرده است.? از بین مقالاتی که منتشر می‌شوند، تعداد اندکی از مقالات هستند که حتی سال‌ها پس از انتشارشان هنوز استناد می‌گیرند. به این مقالات، مقالات پر استناد گفته می‌شود. بر اساس داده‌های وب آو ساینس، تا پایان سال 2022 میلادی، پژوهشگران ایرانی 3 هزار و 898 اثر منتشر کرده‌اند و روند رو به رشد همیشگی خود را در این شاخص حفظ کرده‌اند.? با وجود این افزایش دائمی در تعداد مقالات پر استناد، ولی ایران از نظر انتشار مقاله‌های پر استناد پس از عربستان سعودی، در جایگاه دوم کشورهای منطقه قرار دارد. آمریکا با انتشار بیش از 81 هزار مقاله پر استناد، پیشگام کشورهای جهان از نظر تعداد مقاله‌های پر استناد است و پس از آن چین، انگلستان، آلمان و استرالیا، در جایگاه‌های بعد قرار دارند.? بررسی وضعیت ایران از نظر همکاری‌های علمی، تعداد مقاله‌های داغ و تعداد مقاله‌های پر استناد حاکی از این است که حفظ جایگاه ایران در شاخص‌های گوناگون نیازمند برنامه‌ریزی‌های بهتر و حساب‌شده‌تر است. 




      

 

?? چارچوب زندگی صادق?پایه‌های زندگی چیست؟
??دکتر عباس پسندیده
?? امام‌صادق(ع) پاسخ می‌دهد:1? تلاش خستگی‌ناپذیر؛ برای ساختن سرنوشت.2? حیای الهی؛ عامل خودمهارگری.
3? آرامش و اطمینان؛ نسبت به روزی.
4? آمادگی؛ برای پرده آخر و پایدار زندگی. 
?قیلَ لِلصَّادِقِ ع عَلَى مَا ذَا بَنَیْتَ أَمْرَکَ ؟ ??فقَالَ: عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْیَاءَ؛- عَلِمْتُ أَنَّ عَمَلِی لَا یَعْمَلُهُ غَیْرِی فَاجْتَهَدْتُ- وَ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُطَّلِعٌ عَلَیَّ فَاسْتَحْیَیْتُ- وَ عَلِمْتُ أَنَّ رِزْقِی لَا یَأْکُلُهُ غَیْرِی فَاطْمَأْنَنْتُ- وَ عَلِمْتُ أَنَّ آخِرَ أَمْرِی الْمَوْتُ فَاسْتَعْدَدْتُ.
 از امام صادق علیه‏ السلام پرسیدند: امر خود را بر چه اساسى استوار ساخته‏ اى؟فرمودند: بر چهار اصل:1- فهمیدم که عمل مرا کسى دیگر انجام نمى ‏دهد پس (برای انجام آن) تلاش نمودم؛2- دانستم که خدا بر کار من آگاه است، پس (از کارهای ناشایست) حیا کردم؛3- فهمیدم که روزى مرا دیگرى نمى‏ خورد، پس آرام گرفتم؛4-دانستم که پایان کار من مرگ است، پس براى آن آماده شدم.?? بحارالأنوار: ج75، ص228.??????????زندگی‌تان صادقی باد. 




      

به نام خدا

درسال1357زمانی که انقلاب اسلامی درشرف پیروزی بودمردم شعارشان این 4حرف بود(استقلات ازادی جمهوری اسلامی) منظورازاستقلال یعنی عدم وابستگی سیاسی اقتصادی اجتماعی فرهنکی وووبه بلوک شرق وغرب بود ومنظورازازادی ازادی بیان واندیشه بودکه مردم نظرات خودرابدون هرنوع ترس وواهمه ای بیان کنند ونقدبکنندوایده وافکارخودرابیان کنند ومنظورازجمهوری این بودکه همه مردم وگروه هاوسلایق درانتخابات هاکاندیدبدهند ومردم ازادانه درسرنوشت خویش شرکت کنندوحق سرنوشت که درانتخابات هامتبلورمیشدازمردم گرفته نشود ومنظورازاسلام دین مبین اسلام است که قانون اساسی منطبق بران است لذاقانون فصل الخطاب است




      

هر شغلی از دو جنبه قابل بررسی است یکی از جنبه مالی و تامین مخارج زندگی کارمند و دومی تاثیر و نفوذ شغل در جامعه.

شغل معلمی یکی از موثر ترین و با ارزش ترین شغل های جوامع بشری است . امر آموزش و تربیت نسل آینده بر عهده این افراد است . هر کشوری برای اینکه بتواند  آینده کشور را بسازد باید در آموزش و پرورش سرمایه گذاری کند. در کشور ما هم ارزش و اهمیت شغل معلمی کم نیست  وجا دارد یادآوری کنیم در شرایط فعلی کرونا چگونه امرآموزش به صورت غیرحضوری پیگیری و اجرا می شود. ولیکن بحث پرداخت حقوق و مزایای شغلی معلمان مربوط به الان یا این تاریخ نیست با توجه به اینکه نگاه به این قشر از تولیدی به مصرف کننده تبدیل شده ما شاهد این ناعدالتی هستیم . در حال حاضر با اجرای رتبه بندی معلمان شرایط کلی خوب است ولیکن باز میتوان با ارتقاء سطح درآمدی معلمان با کم کردن دغدغه های مالی آنها شرایط را برای آموزش خوب مهیا کرد.

متاسفانه جامعه هم نگاه متفاوتی نسبت به این قشر از جامعه دارد . متاسفانه بخشی از نوشته های دوستمان آقا آیلین دور از واقعیت است و ناشی از برداشت سطحی و عامیانه مردم از این شغل است که باید تلاش کرد که این نگرش غلط اصلاح شود . (  دریافت حقوق در تابستان و عید )




      

روزی بهلول از مسجد «ابوحنیفه» می گذشت، دید خطیب، مردم را موعظه می کند.

ایستاد و به سخنان خطیب گوش داد. او می گفت: جعفر بن محمد علیه السلام عقیده دارد که کارها با اختیار از بندگان خدا سر می زند، در صورتی که آنچه بندگان انجام می دهند خواست خدا است و انسان از خود اختیاری ندارد.

دیگر این که جعفر بن محمد علیه السلام معتقد است در روز قیامت، شیطان در آتش می سوزد و حال آن که شیطان از آتش آفریده شده است و آتش هم جنس خود را عذاب نمی کند.

دیگر این که وی می گوید: خداوند موجود است؛ ولی نمی شود او را دید، در صورتی که این نیز دروغ است و هر موجودی دیدنی است.

آن گاه بهلول، کلوخی از زمین برداشت و سر خطیب را هدف گرفت و آن را شکست و خون جاری گشت، سپس فرار کرد.

خطیب نزد خلیفه آمد و از بهلول شکایت کرد.

خلیفه دستور داد بهلول را بیاورند و چون بهلول حاضر شد به او گفت: چرا چنین کردی؟

بهلول گفت: علت را از خود وی سؤال کنید. او می گوید: بندگان اختیاری ندارند و همه کارها به دست خدا است. اگر اعتقاد او چنین است پس سر او را خداوند شکسته است و من تقصیر ندارم.

او می گوید: جنس از هم جنس خود متأثر نمی شود و عذاب نمی بیند. وقتی انسان از خاک است و کلوخ نیز از خاک است، چرا باید از هم جنس خود متأثر و ناراحت شود.

او معتقد است که هر موجودی باید دیده شود. خلیفه از وی سؤال کند آیا این درد که او از این زخم احساس می کند دیده می شود؟! این را گفت و از نزد خلیفه خارج شد.





      

جشن میلاد پیغمبر بزرگ اسلام حضرت محمد بن عبدالله سلام الله و صلواته علیه است و این میلاد فرخنده و عید بزرگ و سعید را تبریک می گویم. مولود امروز برای ما آنقدر جای صحبت و سخن و گفت وگو دارد که ناچارم عرایض امروزم را فقط به بخشی از زندگی او اختصاص دهم و آن بیشتر مربوط به تولد و دوران کودکی است. چهل سال دوران زندگی پیغمبر(ص) مربوط به قبل از بعثت است. در این چهل سال دوره های مختلفی در زندگی پیغمبر(ص) هست و هر یک از این دوره ها، تاریخ مفصل و مبسوطی دارد. مورخین اسلامی تقریباً اتفاق نظر دارند که تولد پیغمبر(ص) در سال حادثه فیل یعنی عام الفیل بود. برخی از مورخین هستند که سال تولد پیغمبر(ص) را بعد از عام الفیل می دانند وگرنه اکثراً و باید گفت تقریباً اتفاق آرا بر این است که سال تولد همان سال حادثه فیل و عام الفیل بوده است. در ماه و روز تولد پیغمبر(ص) آرای تاریخ نویسان اسلام خیلی متشتت است. باز باید گفت که رأی اکثر مورخین بر این است که ماه تولد پیغمبر اسلام(ص) ماه ربیع الاول است و باز باید عرض کنم که رأی کسانی که ماه تولد را غیر از ماه ربیع الاول می دانند، بسیار نادر و ضعیف شمرده شده است. پس آنچه با توجه به اکثریت آرای تاریخ نویسان اسلام می توان گفت، این است که پیغمبر اسلام(ص) در ماه ربیع الاول از سال واقعه فیل چشم به این جهان گشود. اما چه روزی از ماه ربیع الاول؟ بعضی از مورخین روز دوازدهم ماه ربیع الاول را روز تولد پیامبر(ص) می دانند. بیشتر تاریخ نویسان از برادران سنی ما و چند نفر از محدثان بزرگ شیعه از جمله کلینی در کتاب کافی و شیخ صدوق در کتاب اکمال الدین تاریخ تولد پیغمبر(ص) را روز دوازدهم ماه ربیع الاول نوشته اند. ولی غیر از این آرای دیگری هم هست. در میان همین مورخان عده ای تاریخ تولد را روز دوم ماه ربیع الاول، بعضی دیگر روز سوم، بعضی روز هشتم، بعضی روز دهم و اکثر روز دوازدهم دانسته اند. در میان مورخین و محدثین شیعه عده ای روز تولد پیغمبر(ص) را روز هفدهم ماه ربیع الاول نوشته اند. ابن شهر آشوب که از محدثین و مورخین و مفسرین بزرگ اسلامی در قرن ششم هجری است در کتاب مناقب روز تولد پیغمبر(ص) را روز هفدهم ماه ربیع الاول نوشته است. علاوه بر آن عده ای از قدمای شیعه که علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار آرای آنها را جمع آوری کرده از جمله شاذان بن جبرئیل قمی که از قدمای محدثین شیعه است، روز میلاد پیغمبر(ص) را هفدهم ماه ربیع نوشته اند. شاذان در کتابی به نام فضائل بحث مفصلی در تاریخ ولادت پیغمبر اسلام(ص) از مورخ معروف اسلامی، واقدی نقل کرده و می گوید قال الواقدی و بحث مفصلی را درباره میلاد پیغمبر(ص) نقل کرده است. در این بحث شاذان نقل می کند که واقدی نیز روز تولد پیغمبر(ص) را روز هفدهم ربیع الاول ذکر کرده است. بنابراین روز میلاد پیغمبر(ص) از دوم تا هفدهم ربیع الاول بین روزهای دوم، سوم، هشتم، دهم، دوازدهم و هفدهم است. بنای برادران سنی ما بر این است که معمولاً روز دوازدهم را به عنوان روز میلاد پیغمبر اسلام(ص) جشن می گیرند. بنای شیعه بخصوص در مملکت ایران این است که روز هفدهم ربیع را به عنوان روز تولد پیغمبر اسلام(ص) جشن می گیرند.




      

واژه? رمضان

رمضان مشتق از «رَمَض» به معنای شدّت حرارت، و حرارت سنگ، بر اثر شدّت حرارت خورشید آمده‌است. وبه معنای سوزانیدن است. از پیامبر اسلام نقل است:

ماه رمضان به این نام خوانده شده است، زیرا گناهان را میسوزاند.

همچنین گفته شده که از «حرّ» گرفته شده که به معنای برگشت از بادیه به شهر می‌باشد. بنابر این وقتی گفته می‌شود، ارْتِمَاضاً [رمض‏] من الحزن؛ یعنی باطن آن مرد از غم و اندوه سوخت، یا وقتی گفته می‌شود، ارْتِمَاضاً [رمض‏] لِفُلان؛ یعنی برای فلانی اندوهگین شد، و همچنین وقتی گفته می‌شود، ارْتِمَاضاً [رمضتْ کبدُهُ؛ یعنی کبد او تباه شد؛ مثل این که گونه‌ای بیماری آن را می‌سوزاند.

 اهمیت رمضان

این ماه به عنوان خجسته‌ترین و بهترین ماه در اسلام شناخته می‌شود. از این ماه به عنوان ماه میهمانی خدا نیز نامبرده می‌شود.

تابلوی نقاشی کشته شدن علی بن ابی طالب

رمضان یکى از چهار ماهى است که الله جنگ را در آن حرام کرده است.(مگر جنبه دفاع داشته باشد.)

مسلمین اعتقاد دارند در این ماه کتاب‏‌هاى قرآن‏، انجیل، تورات، صحف و زبور نازل شده است

شب قدر 19 و 21 و 23 ماه رمضان سه شب از شبهای ماه رمضان که از نظر مسلمانان مهمترین شب سال می‌باشد، یکی از سوره‌های قرآن بنام سوره قدر به توصیف این شب پرداخته‌است ولی در قرآن به‌طور صریح به شماره شب آن در ماه رمضان اشاره نشده‌است.

در شب 19 این ماه علی به دست یکی از خوارج یعنی ابن ملجم مرادی زخمی شد و بعد از سه شب در 23 رمضان شربت شهادت نوشیدند

 رمضان دراحادیث

ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهی است که خداوند در آن حسنات را می‌افزاید و گناهان را پاک می‌کند و آن ماه برکت است.

هر کس یک روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ایمان از او جدا می‌شود.

زولبیا و بامیه از شیرینی‌جات مخصوص ایرانیان است که در ماه رمضان تهیه می‌شود.

رمضان ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رجب ماه من است.

رمضان ماهی است که ابتدایش رحمت است و میانه اش مغفرت و پایانش آزادی از آتش جهنم.

درهای آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده می‌شود و تا آخرین شب آن بسته نخواهد شد.

 




      

ملکیان معتقد است ریشه مشکلات جامعه را عمدتاً باید در فرهنگ و اخلاق جستجو کرد و توجه به سیاست برای حل مشکلات، نوعی سطحی‌نگری‌ست. او می‌گوید:

حتی اگر نهادهای اجتماعی ما سامانه‌ای را که باید و شاید ندارند، به علت این است که کسانی که در آن نهادها دست‌اندرکارند، از لحاظ روان شناختی یا اخلاقی یا هر دو ناسالم‌اند و عیب و نقص دارند. هر چه کندوکاو می‌کنم، می‌بینم که هیچ مسئله و مشکل اجتماعی و از جمله سیاسی‌ای نیست، الا این که با یک یا دو یا سه یا چند واسطه به مسئله و مشکل روان‌شناختی یا اخلاقی‌ای می‌رسد.

او خاطرنشان می‌کند:

هیچ‌وقت با رضا و رغبت و علاقه قلبی و باطنی در مسائل سیاسی اظهار نظر نکرده‌ام و فقط وقتی چنین کرده‌ام که خود را اخلاقاً موظف به اظهار نظر دیده‌ام و آن هم وقتی‌ست که یک امر سیاسی آثار و نتایج آشکار در روان و اخلاقیات مردم دارد.

[24][25]

 دین

به اعتقاد ملکیان، نقطه قوت دین آن است که بر تحول درونی تأکید می‌کند و تحول بیرونی را منوط به تحول درونی می‌داند. بدفهمی‌هایی که از دین صورت می‌گیرد عبارتند از: 1. دین داری را به معنای مالکیت حقیقت بگیریم؛ 2. تعبّد؛ 3. تلقی صرفاً منطقی از بحث توحید؛ 4. حجره حجره کردن دین و خلاصه کردن آن در یک یا چند حجره؛ 5. مطلوبیت ذاتی قائل شدن برای عبادت و 6. بی صداقتی. این بدفهمی‌ها منشأ رفتارهای نادرست اجتماعی است.[26][27]

خدا

ملکیان با تفکیک بین سه تصور از خدا - خدای متشخص، خدای متشخص انسانوار، و خدای نامتشخص - خدای نامتشخص یا نوعی وحدت وجود را می‌پذیرد. او چنین می‌گوید: «این تصور من درباره? خداست. من می‌گویم جهان هستی یک موجود است. این خداست؛ و چون بیرون از جهان هستی وجود ندارد (یعنی نیست)، او دیگر نمی‌تواند با بیرون از خود دادوستد داشته باشد، چون برونی وجود ندارد. هیچ موجودی با نیستی نمی‌تواند دادوستد کند.»[28] او در جایی دیگر دلیل این ترجیح را مسئله شر عنوان می‌کند.[29] خداگرایی و خداپرستی از دید او به این معناست که فرد به کل هستی رضایت داشته باشد و آن را بپذیرد: «برای دانستن اینکه کسی خداپرست و خداگرا هست باید دید آیا به کل این نظام راضی هست یا نه. هرکه به این نظام رضایت دهد (که رضایت دادن به یک قسمت از آن بسیار مشکل است) خدادوست است. … قسمت مشکلی که نمی‌توان به آن رضایت داد، شُرور هستی است.»[30]